حرفهای متفاوت ...
با سلام خدمت شما دوستان عزیز و گرامی و کلینیکیها که تو این مدت منو با ایمیلهاتون شرمنده کردین و من واقعا شرمنده روی گل شما هستم عرض به خدمت که بعد از یه غیبت خیلی طولانی اومدم البته هنوزم یکم درگیری دارم ولی سعی میکنم بیشتر پست بدم و صد البته خدمت بیشتر و آموزش بهتر و اطلاع رسانی بهتر ... یه خواهش خیلی کوچولو هم داشتم و اون اینکه اگه اشکلاتونو بو وبلاگ مطرح کنین شاید همون جریان مورد سوال سایر دوستان هم باشه و اجازه بدین که جواباشو هم (تا حد امکان) تو وبلاگ بزارم که مورد استفاده همه واقع بشه مرسی !! ...
خب امروز میخوام چند تا از تجربه هامو بهتون بگم ... فکر میکنم که خالی از لطف نباشه ... چون این جور حرفها رو معمولا کمتر گفتن یا اصلا نگفتن ...
معمولا اگه شما برین تو وبلاگها و سایتها میبینین که حسابی بحث ویژوال بیسیک و دلفی داغ و خیلی از اوقاتم اصلا جنگ لفظی میفته که دلفی اله هستش و اون یکی میگه نخیر اول و آخر زندگی فقط وی بی ... ولی من سعی کاملا منطقی یه سری چیزها رو در رابطه با همین موضوع و یه سری چیزهای دیگه خدمت دوستان عرض کنم...
خدمت دوستان دلفی کار عزیز باید عرض کنم که شاید در نگاه اول ما دلفی کارها بگیم که اصلا چه لزومی داره که ما مثلا VBیا VC++ یا # j یا C# وبدتراینکه .NET هاشونو یاد بگیریم مگه دلفی چیش کمه و چه لزومی داره که ما باید اونا رو یاد بگیریم ... در پاسخ باید عرض کنم که شما باید این نوع نگاه تونو عوض کنین چون در همون جمله اول همه میپرن سر و کول هم دیگه که بابا بیخیال اصلا دلفی از همون نسخه اول شی گرا بود و نمیدانم vcL اش بی عیب و نقص ولی (ویژوال استدیو چی !! اه اه ... یا اینکه استدیو کارها برنامه نویسی های سوسولین و اونها هم در جواب میگن دلفی فقط قدرتش به کار با APIهاست (البته بصورت منعطف تر چون مشخصه که اون امکان تو همه زبانها وجود داره) و هزارتا از این حرفها ... ولی ببینین من خودم خیلی دلفی رو دوست دارم ولی با یه نگاه حرفه ای میفهمیم که باید سمت و سوقمونو باید عوض کنیم و این تکروی خوب نیس ... شاید این درست باشه که واقا دلفی قدرتمنه و انعطاف در کار با vcl ها وجود کامپوننتهای فراوان برای دلفی و برنامه نویسی پایگاه داده قدرتی یا سرعت واقعا بالای کامپایلر دلفی اونو واقعا از سایر زبانها جدا کرده ولی این دلیل خوبی نیس به نظر من حتی اگه شما نخواین یه روز ناظر فنی یا مدیر پروژه بشین ولی لازمه که سایر زبانها رو هم بلد باشین و این ربطی به قدرت یه زبان یا ضعف زبانهای دیگه نداره چون اگه ما واقعا بخوایم با یه دید حرفه ای و شغلی به مقوله برنامه نویسی نگاه کنیم میفهمیم که لازمه که حتما غیر دلفی c++Builder،ویژوال بیسیک،C#، و اگه تونستین .Net همشونو هم یاد بگیرین ... شاید در نگاه اول بگیم که واقع یادگیری همشون سخته ولی این طور نیس و باید بگم تازه اینها حداقل هاشون هستن و خیلی زبانهای دیگه رو نگفتم ببینین واقا وقتی یه کسی مغز ریاضیش خوب باشه و هنر حل مسالش هم خوب باشه این یعنی این که اون میتونه یه برنامه نویسی قابلی بشه و یاد گرفتن زبانهای برنامه نویسی اصلا کار سختی نیس و اونهایی که میگن سخته به نظر من واقعا آدم های سست عنصرین ببنین یاد گرفتن syntaxe یه زبان خیلی کار آسونیه چون شما دقت کنین مثلا همین دستور حلقه For تقریبا تو همه زبانها یکیه (با اندک تفاوت) مهم نوشتن الگوریتم و کد بهینه هستش و خلاص .. یعنی کسی بتونه این کارها رو بکنه خیلی برنامه نویس قابل و قدرتمندی هستش ... شک نکنین ... چون نوشتن برنامه های رنگ و لعاب دار نه کار سختیه ونه دلیلی بر قدرتی بون برنامه نویس اون برنامه هستش ...! مهم درست کار کردن و مکانیسم طراحی درست اون برنامه هستش که memory usage یا CPU usage و سایر مسایل و از همه مهمتر مسایل مربوط به طراحی و مهندسی نرم افزار و کاملا پیاده سازی کنیم و مسایل و شوخی و سرسری نگیریم تو پروژه های بزرگ سعی کنیم حتما الگوریتم و طراحی کنیم و برا این کارها هم میتونیم از نرم افزار Microsoft Visio استفاده کنیم ... موقع طراحی پروژه شاید یه جایی گیر کنین که مطمینا تقریبا برای تمامی برنامه نویسها اتفاق میفته و هیش کی هم نه میفهمه چی میگین و یا اینکه عمق مطلب خیلی زیاده و تا بتونین اونو برا کسی تفهیم کنین کلی وقت از دست میدین یا این که اصلا کسی نمیتونه بهتون کمک کنه اون وقت میرین سراغ اینترنت این جاس که شما فقط دنبال مطلبین و Syntax اصلا مهم نیس یا اینکه شما تو یه تیم نرم افزاری دارین کار میکنین ممکنه که اونها رو یه زبان خاص زوم کرده باشن و کلی Case دیگه ... خلاصه اینکه سعی کنین تک بعدی نباشین همین خیلی صحبت کردم ببخشین ... امیدوارم استفاده کافی رو برده باشین ....